برای تهیه گزارشی از فعالیتهای سپاه در حفاظت هواپیمایی با همراهی عزیزان روابط عمومی، در یکی دو تا از میدانهای عملیاتی، یعنی فرودگاه حاضر شدیم و بر اساس مشاهدات میدانی و مصاحبههای مختلف از مردم و مسئولان، فعالیتهای این مجموعه امنیتی مهم را بررسی کنیم.
یکی از ابعاد کار ما در این بازدیدها شنیدن نظرات و نکات مخاطبان اصلی فرودگاه، یعنی مسافران بود و چون موضوع اصلی هم بحث امنیت فرودگاه و پرواز بود، با مشورت دوستان، خروجی گیت بازرسی سپاه در یکی از ترمینالهای فرودگاه مهرآباد را انتخاب کردیم تا مشاهدات میدانی از وضعیت مردم، بعد از بازرسی را داشته باشیم. زمانی که داشتیم برای داشتن قاب مناسب برای مصاحبه مستقر میشدیم، خانمی با دیدن عکاس و فیلمبردار همراهمان، در حالیکه از گیت بازرسی زنان خارج میشد، به سمت ما آمد و پرسید از کدام رسانه هستید؟ بعد از توضیحاتی که دادیم با رفتاری که ظاهرا خیلی راحت بود، گفت میخواهم چیزی بگویم که حتماً باید پخش کنید، پذیرفتیم و وقتی از کم و کیف رفتار بچههای سپاه پرسیدیم، اینگونه پاسخ داد: « نیروهای امنیتی و کارکنان خدماتی فرودگاه دو گروه جدا هستند. من که مسافرت خارجی زیاد داشتم و از هواپیما هم در مسافرتهای داخلی استفاده میکنم از نظر امنیتی و از نظر برخورد نیروهای امنیتی و امنیت پروازها هیچ نکته منفی مشاهده نکردم، ولی متأسفانه با تجربهای که در فرودگاههای خارجی دارم، کارکنان شرکت هوایی که قرار است با آن پرواز کنم خیلی رفتار بدی داشتند و چند بار این را در فرودگاههای دیگر هم مشاهده کردهام، اما هیچ نکته منفی در خصوص امنیت سراغ ندارم. نیروهای امنیتی خیلی محترمانه و خوب با ما رفتار میکنند.»
در همان فضا آقایی که کودکی در آغوش داشت، از گیت خارج شد، دعوتم را قبول کرد تا دقایقی صحبت کنیم. از رفتار پرسنل امنیت فرودگاه و گیت سپاه پرسیدم که پاسخ داد: «من مشکل خاصی ندیدم، در این پروازهایی که داشتم خیلی خوب رفتار میکنند و از یک جهت هم انسان احساس امنیت میکند، مخصوصاً با من که فرزندم همراهم بود، خیلی خوب رفتار کردند. احساس کردم میخواهند که من با بچه اذیت نشوم، ولی کارشان را کامل انجام دادند. خدا خیرشان بدهد.»
مخاطب دیگرما آقای محترم رسمیپوشی بود که در این باره همصحبت شدیم، بعد از مطرح کردن سؤالم، اینگونه پاسخ داد: «شما خودتان چند پرواز از فرودگاههای خارجی داشتید؟د من پرواز خارجی زیاد میروم؛ ولی درست است که میگویند ناوگان حملونقل هوایی ایران قدیمی است و ممکن است خطرآفرین باشد، اما در زمانی که داعش تهدید جدی شده بود، به عینه میدیدم که در فرودگاههای خارجی احساس ترس و ناامنی وجود دارد، مسافران میترسیدند که یک دفعه یک داعشی وسط جمع کاری انجام دهد، همان موقع من هم سفر خارجی داشتم و هم سفر داخلی، باورتان نمیشود با اینکه ممکن بود به خاطر مشکلات فنی و فرسودگی قطعات هواپیما مشکلی برایمان پیش بیاید؛ اما خیلی در پرواز داخلی راحتتر و آسودهتر بودم چون میدیدم نیروهای سپاه به خوبی حضور دارند و امنیت را برقرار کردهاند، مخصوصا وقتی محافظ سپاه را در هواپیما میدیدم، این احساس برایم خیلی خوب بود. البته الان دیگر این احساس کمرنگ شده است، چون تهدیدی مثل داعش نیست، ولی در پروازهای داخلی این احساس به ما دست میداد، نه فقط من بلکه همسرم هم همینطور است. کلاً برای من که آرامشبخش هست، البته شاید بعضی وقتها اذیتکننده هم باشد که برای نمونه کمربند و ساعت و کفشم را در بیاروم؛ ولی باز راضیام. بچههای سپاه همیشه خوش رفتار هستند، در فرودگاههای خارجی اصلا این حرفها نیست، بعضی وقتها خیلی بد رفتار میکنند و انگار دارند با مجرم برخورد میکنند. در کل از زحماتشان تشکر میکنم.»
کنار خروجی، آقایی نگران را دیدم که به سمت گیت میرود، داخل رفت و با یکی از پاسدارها صحبت کرد، بعد چیزی گرفت و خوشحال برگشت. سراغش رفتیم و جویای ماجرا شدیم. کارت پروازش را هنگام بازرسی گم کرده بود و هرجا را که گشته بود پیدا نکرده بود؛ در نهایت به سراغ گیت آمده و آنجا همکاران سپاه کارت پروازش را به او تحویل دادند. خیلی خوشحال بود و میگفت خدا خیرشان بدهد، داشتم سکته میکردم، گفتم از پرواز جا ماندم.
خانمی کنار خروجی گیت آقایان ایستاده و منتظر بود، از او هم درباره کم و کیف رفتار بازرسان سپاه پرسیدم، گفت:« خیلی راضی هستیم!» همزمان همسر و پسر این خانم هم رسیدند؛ از آنها هم خواستم نظرشان را بگویند که هر دو گفتند:« خیلی خوب بود.» پسر خانواده گفت:« من فکر میکردم اینها خیلی سختگیر و خشن باشند؛ چون مثل پلیسها هستند، اما خیلی خوب بودند؛ شوخی میکردند و میخندیدند.»
با چند خانم و آقای دیگر هم صحبت کردیم که همه همین عقیده را داشتند. در نهایت با این جمعبندی که رفتار نیروهای سپاه در گیت راضیکننده و در خور شأن مسافرن است، آنجا را ترک کردیم.